هر روز از تویی که فکر نکنم هیچوقت این نوشته را بخوانی دورتر میشوم. "من برایت میمُردم اما وصلهی تو نبودم". خودت خوب میدانی، تو را اندازه چشمهایم دوست داشتم و خوبتر میدانی که چقدر مردمک همین چشمها، بعدِ هزار بحث و دعوایی که داشتیم، برای تو لرزیده بود.
سورمه ای جان عزیز من بازدید : 458
چهارشنبه 13 اسفند 1398 زمان : 5:11